با این دو زمزمی که خداوند داده است
بر آیه های کوثرمان گریه می کنیم
بر بروی بالهای سپید ملائکه
بر آن کبود پیکرمان گریه می کنیم
کنجی نشسته ایم و کنار پیمبران
بر دختر پیمبرمان گریه می کنیم
بر لاله های بستر او خیره می شویم
بر آنچه آمده سرمان گریه می کنیم
دیر آمدیم و حادثه او را ز ما گرفت
حالا کنار باورمان گریه می کنیم
قبل از حساب، صبح قیامت که می شود
اوّل برای مادرمان گریه می کنیم